حالا چند ساعت از نتایج انتخابات گدشته و کمی اعصابمان آرامتر شده. شاید چند ساعت از اعلام نتایج که گذشت، خیلی از ما به یاد خاتمی افتادیم. یاد آن جمله معروفش خطاب به دانشجویانی که در ۱۶ آذر تلاش میکردند به خاتمی، تحمل مخالف را بیاموزند. خاتمی به درستی گفت که پس از من هم کسانی میآیند و شما عملکرد آنها را هم در قبال خود میبینید. یاد خاتمی افتادیم که دو بار پیاپی ملت را پای صندوق کشید. جوری که رای همه دوستان را هم اگر با هم جمع کنیم، رای خاتمی نمیشود.
از این انتخابات همچنین یاد گرفتیم که غرور چیز خوبی نیست. مهرعلیزاده ١,٢٨٩,٣٢٣ رای آورده که اگر حامیان حزبی معین تکانی به خودشان میدادند و اگر آرای مهرعلیزاده را با وادار کردن او به انصراف مال خود میکردند، الان معین در دور دوم بود. خندهام گرفت از رویداد به خدا. کجایید شما ؟؟ اقبال در شماره شنبه تیتر زده که هاشمی و معین در دور دوم. دلم سوخت. به گمانم روزنامه شنبه را با اطلاعات پنجشنبه بسته بودند.
حالا اگر احمدینژاد مثلا در فلان ده و فلان شهرستان رای آورده بود، میگفتیم ناآگاهی بوده. احمدینژاد در پایتخت اول شده و این تذکر جدی است برای ما که حواسمان باشد، فقط خودمان را نبینیم.
همه رقم بیانصافی خواهشن موقوف. حالا که معین رای نیاورده، کار قشنگ بچههای نسیم برای تبلیغ در میادین، شده ضد تبلیغ. بابا جان انصافتان کجا رفته. این بندگان خدا تمام زورشان را زدند و زورشان نرسید. من فکر کنم زورمان به این تحریمیها هم نرسید آخر نه کس دیگر. واقعا باید به خیلی از حامیان معین خسته نباشید گفت. بازی سیاسی همین است دیگر. یک سرش باخت و یک سرش برد.
SMS میآید که استبداد از راه رسید. بابا چه استبدادی. همینها اگر به معین رای داده بودند، فهمیده و باشعور بودند. مردم خوب هستند، فقط وقتی ما را انتخاب کنند ؟ این است نهایت ظرفیت ما در هنگامهی شکست ؟
یکی از مهمترین پیامهایی که شکست معین برای همه ما دارد این است که تاثیر بلاگستان در افکار عمومی شهرهای بزرگ و حتی تهران هم آنقدرها نیست که فکر میکنیم. قدیمها فکر میکردیم که تاثیرات مستقیم بلاگها اگر زیاد نباشد، تاثیرات غیرمستقیم بالایی دارند. اما به نظر میرسد که به خطا رفتهایم. نه هاشمی، نه احمدینژاد و نه کروبی، هیچ حرفی از بلاگستان و وبلاگ به زبان نیاوردند. در حالی که معین و مهرعلیزاده این حیطه را بسیار جدی گرفتند. به قول فرناز که میگفت : دیوانه است کسی که بعد از این، با این رسانه نه چندان جدی، برخورد جدی کند.
شاید بهترین تعبیر را از این قضیه، کیوان زرگری در کاریکاتور قشنگش کرده باشد. اینکه همه مطمئن هستیم به نتیجهی کار، اما نتیجه همه ما را شگفتزده میکند. این به ما یاد میدهد که این ملت را خوب ارزیابی نکردهایم.
البته من بر خلاف خیلی از دوستانم مثل گلناز، انتخاب هاشمی را در دور دوم، انتخاب بین بدتر و افتضاح نمیدانم. احساس میکنم که هاشمی سیاستمدار کارکشتهایست و اهل معامله است. احساس میکنم روند بهبود خیلی چیزها مثل نهادهای مدنی، مسائل زنان، اینترنت، ماهواره، آزادیهای اجتماعی، مطبوعات و حتی نشر، میتواند در دوره هاشمی با همین سرعت فعلی ادامه پیدا کند.
پینوشت : اگر شما منظور روزبه را از این کار فهمیدید، به ما هم بگویید.