امشب من دوباره سر تو فریاد کشیدم و نمیدانی که خیلی خیلی خیلی .... پشیمانم. نمیدانم چه شد که آنهایی که تو دوستشان داری، همان آدمهایی شدند که من از آنها متنفر بودم. نمیدانم. از بد زمانه بود شاید. اما دلم میخواهد از اینجا به تو بگویم که دلم نمیخواهد رفاقتت را از دست بدهم. دلم نمیخواهد نباشی. حتی اگر دیدگاهت به من در حد یک فضول خالهزنک و یا در حد یک آدم اضافی نزول کند. دلم نمیخواهد سرت فریاد بزنم. دلم نمیخواهد ... من که عادت ندارم به خواهش، از تو خواهش میکنم که یک بار دیگر نگاه کنی که کجا ایستادهای. تو برای خودت هستی و خودخواهانه است حرفهایم. دوست بدار هر کسی را که میخواهی دوست بداری. خوش که باشی، خوشیات من را هم در برمیگیرد. شک نکن.
دلت آب میخواهد و فریاد میکنی
من از صدای داد تو بیدار میشوم
دست میزنی به آب و میزنی به من
دست تو به آب میخورد و من پاک میشوم
* Salvador Dali - Woman at the Window - 1925
* Salvador Dali - Woman at the Window - 1925