۲۷.۱۱.۸۴

به جان تو

لحظه دیدا نزدیک است
باز من دیوانه‌ام، مستم
باز می‌لرزد دلم دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم

های نخراشی به غفلت گونه‌ام را تیغ
های نپریشی صفای زلفکم را دست
و آبرویم را نریزی دل ...
ای نخورده مست
لحظه دیدار نزدیک است.



فقط دو سه جا بروم
دو سه نفر را ببینم
دو سه کار نکرده دارم و
دو سه حرف نگفته
بشمار تا ده
من رسیده‌ام
به جان تو که جان منی

* شعر اخوان ثالث
** Oscar Claude Monet