۵.۴.۸۵

گولیت

هلند دیشب حذف شد. نتیجه برام فرقی نداشت اما بازی به اندازه تزریق یک مخدر قوی، حالی به حالی‌ام کرد. تیم ملی هلند را خیلی دوست دارم. چون از وقتی که یادم هست، هلندی‌ها تیمشان پر بوده از ستاره‌های بزرگ فوتبال و کلی استعداد و همیشه هم کم‌تر از آن‌چه هستند نتیجه می‌گیرند. یعنی نتایج‌شان اصلن با توان‌مندی‌شان هم‌خوانی ندارد. دیشب هم مطمئن بودم که هلند فدای حرفه‌ای‌گری پرتغال و آن مربی پدرسوخته‌اش می‌شود و همین هم شد. بیچاره فان‌باستن رنگ‌اش پریده بود که این اسکولاری دارد چه کار می‌کند. یادم آمد جام‌جهانی ۱۹۹۰، جام‌ملت‌های ۲۰۰۰ و ... و یادم آمد قیافه‌ی مظلوم و دوست‌داشتنی گولیت و فان‌باستن و رایکارد. بازی قشنگ برگ‌کمپ و کلایورت و دی‌بوئر و اورمارس . و از همه مهم‌تر آن لباس رویایی تیم هلند که برایم یک حس نوستالژیک غریب ایجاد می‌کند. مخصوصن وقتی رودگولیت را توی آن لباس می‌بینم. رودگولیت عشق فوتبالی من است. نوستالژی فوتبالی من است. بچه که بودم، هزار تا آدامس فوتبالی می‌خریدم که یک عکس گولیت دربیاورم در حال دریبلینگ و یادم هست که عکس‌اش را از جان بهتر نگه می‌داشتم و هر شب تماشایش می‌کردم. 

من طرف‌دار آرژانتین و هلندم. همین نرسیدن مظلومانه‌شان برایم خیلی جذاب است.