پیرمردی بود که هیچ کودکی از تیغ عمود او نرستی و هیچ جوانی از زخم گزند او نجستی. خداوند او را پسری عطا کرد که هر چه پدر به عمری میکرد، پسر به روزی میداد. پسر را گفتند که این چه حکایت باشد. پاسخ گفت : مرد آن است که در کشاکش درد، سنگ زیرین آسیا باشد.
* احتمالن سعدی
* احتمالن سعدی