۱.۴.۸۷

عمو یادگار

یک مدت بود که از کانال کولر شرکت صدای چند تا کفتر می‌آمد که مرتب درحال حرف زدن بودند. بعضی روزها با صدای بلند و بعضی وقت‌ها هم به زمزمه چیزهایی می‌گفتند. تا این‌که امروز صبح یهو کلی پر کبوتر از توی کانال ریخت روی سر و کله‌مان. بچه‌ها می‌گویند یکی از کفترها احتمالن رفته است لای پره‌های کولر. اگر رفته باشد این مرگ‌ها تقصیر کیست ؟؟! چرا این‌قدر الکی. شاید اگر انگشتی که کولر را روشن کرد ...

تکمیلیه ۱ : بوی کبوتر مرده همه‌جا را برداشته است. فرهاد گوش می‌کنم. که یه ستاره / بچکه مثه / یه چیکه بارون ..... منو می‌بره / از توی زندون / مثه شب پره / با خودش بیرون.