[ شرح ]
ای آرزوی آرزو ... آن پرده را بردار ازو
صفحات دیگر
خانه
درباره من
عکسها
توییت
معرفیکتاب
بریده کتاب
دیالوگ فیلم
شایدشعر
تماس
۳۰.۲.۸۸
اشکهایی که زرد بود
آن وسیله ورزشی گوشه پارک
زیر وزن سنگین یک زن چاق زشت
داشت گریه میکرد
صدای گریهاش را خودم شنیدم
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی