[ شرح ]
ای آرزوی آرزو ... آن پرده را بردار ازو
صفحات دیگر
خانه
درباره من
عکسها
توییت
معرفیکتاب
بریده کتاب
دیالوگ فیلم
شایدشعر
تماس
۲۷.۵.۸۸
یکی نه بسنده بود
اون شب رزا پارکز تو اتوبوس نشسته بود و وقتی راننده اتوبوس ازش خواست صندلیش رو به یه مرد سفید پوست بده، به آرامی گفت "نه" و اون شب رزا دستگیر شد.
+
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی