[ شرح ]
ای آرزوی آرزو ... آن پرده را بردار ازو
صفحات دیگر
خانه
درباره من
عکسها
توییت
معرفیکتاب
بریده کتاب
دیالوگ فیلم
شایدشعر
تماس
۲۲.۲.۹۰
میگردد
فکر کن ...
ما هم یک روز
عاشقانههای جوانیمان را
برای جوانکی با شور باز خواهیم گفت
و او در حالی که زیرچشمی به صفحه تلفناش نگاه میکند
آهی میکشد و میگوید : "آخی ..."
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی