ناظم الاطباء در تعریف لغت قانون در فرهنگ خود مینویسد : "حکم اجباری که از دستگاه حکومت مقتدر مملکتی صدور یابد و مبنی و متکی بر طبیعت عالم تمدن و متناسب با طبیعت انسان باشد و بدون استثناء شامل همه افراد مردم آن مملکت گردد و اغراض مستبدانه اشخاص را در آن دخالتی نباشد."
این عبارت که "اغراض مستبدانه اشخاص را در آن دخالتی نباشد" یعنی اینکه قانون باید قابل اندازهگیری و به اصطلاح متریک باشد وگرنه سلیقه مجریان، روش اعمال آن قانون میشود و این یعنی که این قانون عقلگریز است. مثلن نمیشود قانون وضع کرد که هرکس غمگین باشد مجرم است چون غمگین بودن قابل اندازهگیری نیست و شما با وضع این قانون، دست مجریان قانون را برای انواع برخورد سلیقهای بازمیگذارید و این بد است مگر آنکه اصلن دوست داشته باشید که جایی برای سلیقهای بودن اجرای قانون وجود داشته باشد !!
موافقین نسبتا محترم قانون امنیت اخلاقی، توجه کنید که برخورد با پوشش آدمها -گذشته از ارتباط آن با حوزه عمومی یا خصوصی و به غیر از موارد استثنای بسیار کلی- به دلیل گستردهگی انواع پوشش قابل اندازهگیری نیست و مجریان و ضابطان، در اکثر موارد (به غیر از موارد معدود) میتوانند عشقی ! و سلیقهای با قضیه برخورد کنند و این میشود همان اغراض مستبدانه اشخاص که به شدت در این قانون وجود دارد و این قانون را عقلگریز و حتی عقلستیز میکند. برای همین هم هست که شما یک ون میبیند که هفت تا زن و دختر را با پوششهای مختلف در آنها دستگیر کردهاند که با دیدن بعضیهایشان با تعجب داد میزنید : "اینو دیگه واسه چی گرفتن ؟؟!!!؟"
گفتم که در جریان باشید.