دیروز امتحان کردم. زیاد فشار نیاورد. طرفای ساعت ٧ یه کمی تشنگی دیگه اذیت میکرد. به هر حال با این وض غروب آفتاب روزهداری تقریبن یه چیزی تو مایههای اعتصاب غذای خشک حساب میشه. اما سبکی خوبی هم داره. یعنی یه جور درگیری جالبه با اراده و هوسهای روزمره.
حالا بر خلاف موجی که در انتقاد به روزه و روزهداری راه افتاده من یه دفاع مختصری بکنم ازین قضیه. من فکر میکنم این حملهها و انتقادهای تند بیشتر حاصل الینه شدن فضاست. روزه رو اصلن از دین اسلام بیارید بیرون. تبلیغات و فشارها و اجبارهای حاکمیتی که اکثرش هم غلطه رو هم بزارید کنار.
روزهداری به خودی خود یه جور تزکیهست. تلاش برای تقویت اراده. شما با یک روز گرسنگی، اراده خودتون رو به آزمایش میزارید و توانایی خودتون رو در تسلط به خویشتن بالا میبرید. بعضیا میان میگن که از نظر پزشکی واسه سلامتی فولانه و بهمانه. آخه عزیز من نه که این همه غذاهای چرب که میخوریم همه از نظر پزشکی تایید شدن که شوماها گیر دادین حالا به سلامتی. در ثانی قضیهی تزکیه اصلن کاری با سلامتی و اینا نداره. تزکیه (البته اگر کسی بهش معتقد باشه) خوبیش به این خودسازی و ارادهایه که توشه. بعله ممکنه واسه سلامتی هم کاملن مفید نباشه. گرچه من در مورد آدمای چاق و افرادی که اضافه وزن دارن میدونم و پرسیدم که محاسنش از ضررهاش بیشتره. حالا با فرض ضرر داشتن، همه میدونیم که خیلی کارایی که ما انجام میدیم در محیط کار، شب بیداریهای امتحان و غیره هم واسه سلامتی ضرر داره اما همیشه اهداف بزرگتری تعریف میشن که این ضررها نسبت به اون اهداف، کوچیکن.
حالا من توصیه میکنم فارغ از فضای پیرامون، یک روز این رو امتحان کنید. احساس سبکی جالبی بهتون دست میده و احساس خوشایند تسلط و اراده. به دست آوردن احساس خوب و اعتماد به نفس کمترین خروجی روزهداریه.