[ شرح ]
ای آرزوی آرزو ... آن پرده را بردار ازو
صفحات دیگر
خانه
درباره من
عکسها
توییت
معرفیکتاب
بریده کتاب
دیالوگ فیلم
شایدشعر
تماس
۲۳.۱۲.۹۰
تُهی
حال ترقه و آتش که نداریم
از سر و صدای بیرون هم که ترسیدهایم
مینشینیم روز چارشمبهسوری
تلویزیون تماشا میکنیم
و تنها دلخوشیمان این است
که به جوانترها با کنایه بگوییم
"این که چیزی نیست
چارشمبهسوری زمان ما
شهر منفجر میشد"
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی