ژائو ترزایی رو دوست داره
که ریموندی رو دوست داره
که ماریایی رو دوست داره
که ژواکینی رو دوست داره
که لیلی رو دوست داره
که هیچکسو دوست نداره
ژائو میره آمریکا
ترزا میره صومعه
ریموند تو تصادف میمیره
ماریا پیر دختر میشه
ژواکین خودش رو میکشه
و لیلی با ژ. پینتو فرناندسی عروسی میکنه
که اصلن به دنیا نیومده
شعر کارلوس دروموند د آندراده