[ شرح ]
ای آرزوی آرزو ... آن پرده را بردار ازو
صفحات دیگر
خانه
درباره من
عکسها
توییت
معرفیکتاب
بریده کتاب
دیالوگ فیلم
شایدشعر
تماس
۱۹.۱۲.۹۳
Previously on 24
نینا مایرز یادته ؟
تا قسمت آخر معلوم نشد با آدم بداست
وقتی هم ملوم شد
باز در لحظه مواجهه
جک قبولش میکرد
دله دیگه
طرف اسلحه رو میزاره رو شقیقهت
چشمات میبینه
اما تو باور نمیکنی
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی