باران تو را
با خودش میآورد
قرار همین بوده است
قرار این بوده که تو
در یک شب بارانی بیایی
با باران
با بارانی بیوقفه
و من به انتظار کنار پنجره بایستم
و به ماشینهای عبوری نگاه کنم
در انتظار ماشینی
که تو از آن پیاده خواهی شد
قرار این بوده که چای دم باشد
صدای تار بیاید
چهارگاه یا بیات اصفهان
قرار همین بوده
که تو با باران بیایی
آبان نود و چهار