[ شرح ]
ای آرزوی آرزو ... آن پرده را بردار ازو
صفحات دیگر
خانه
درباره من
عکسها
توییت
معرفیکتاب
بریده کتاب
دیالوگ فیلم
شایدشعر
تماس
۱۸.۳.۹۶
از خرداد به اردیبهشت
هر چه به گرد خویشتن
مینگرم در این چمن
آینهی ضمیر من
جز تو نمیدهد نشان
آه که میزند برون
از سر و سینه موج خون
من چه کنم که از درون
دست تو میکشد کمان
پیش تو جامه در برم
نعره زند که بردرم
آمدمت که بنگرم
گریه نمیدهد امان
شعر سایه
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی