۱۸.۳.۹۶

از خرداد به اردی‌بهشت



هر چه به گرد خویشتن
می‌نگرم در این چمن
آینه‌ی ضمیر من
جز تو نمی‌دهد نشان

آه که می‌زند برون
از سر و سینه موج خون
من چه کنم که از درون
دست تو می‌کشد کمان

پیش تو جامه در برم
نعره زند که بردرم
آمدمت که بنگرم
گریه نمی‌دهد امان




شعر سایه